اینبار منشور سرنگونی حزب اکس کمونیست کارگری
کامران پايدار
بتاریخ هفتم فروردین ماه از جانب حزب کمونیست کارگری اطلاعیه ای تحت عنوان منشور سرنگونی منتشر شده که در چگونگی بایدها و نبایدها و ضرورت انتشار این منشور جای بسی بحث و بررسی و تردید هست. بحث و بررسی به دلیل چرخش ملایم و نرم از برخی مواضع غير انقلابى و راست و سازشکارانه، بررسی بخاطر ریشه یابی فاکتورهایی که این جریان را علیرغم همه هیاهویش تحت فشار قرار داده تا حتی اگر شده تلویحا از بعضی مواضع راست و سازشکارانه خود فاصله بگیرد بی آنکه به روی مبارک خویش بیاورند.
و تردید به دو دلیل: اولا عدم صراحت و مسئوليت سياسى و روحيه انتقادى و انقلابى در پذیرش عواقب سياستهاى راست و خط سازش و غیر کمونیستی حاکم بر این جریان. دوما٬ و بر اين اساس٬ عبور از چهارچوبها و اصول کمونيسم کارگرى مارکس و منصور حکمت. حاکمیت خط سازش و راست که تا مغز استخوان در این جریان نفوذ نموده و چشم انداز هر گونه تحرک کمونیستی و کارگری در منظر هر بیننده منصف و بیطرفی را تیره نموده است.
و اما جالبتر مفاد خود منشور آقایان است. در اینجا چند نکته قابل توجه است: اول در منشور اعلام داشته اند که هم اکنون جمهوری اسلامی در برابر یک جنبش عظیم سرنگونی قرار گر فته و این جنبش از همه آحاد مردم تشکیل شده و هدفش سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی است. دوم اعلام نموده اند باید مواظب برخی جریانات راست و استحاله طلب و نیروهای اپوزیسیون درون حکومتی که میخواهند جمهوری اسلامی باشد و فقط آن را مرمت کاری نمایند بود. سوم اعلام داشته اند برقراری جمهوری سوسیالیستی میتواند ضمانت اجرایی این منشور باشد.
جالب اینکه به دنبال حوادث انتخابات فرمایشی حکومت اسلامی در سال 88 و رشد و گسترش روزافزون جنبشهای اعتراضی و سرنگونی طلبانه٬ ما بدرستی آن را یک جنبش گسترده سرنگونی طلبانه و در عین حال ناهمگون از نظر طبقاتی با گرایشات حتی متضاد معرفی نمودیم. ما با صراحت، با روشنى و با تکیه بر مبانی کارگری و کمونیستی به دور از هر گونه پوپولیسم و ماجراجویی غیر انقلابی گفتیم این انقلاب نیست. هر تحرکی در سطح جامعه انقلاب کارگری نیست. سرنگونی حکومت ميتواند به طرق انقلابى و ضد انقلابى ضورت گيرد. سرنگونی میتواند از راه کودتا یا انقلابات مخملی و یا به هر طریق دیگری جابجایی قدرت از بالای سر مردم باشد. ما ضمن استقبال از مبارزات پرشور و تلاش برا ی تحکیم و تقویت و تعمیق هرچه بیشتر اعتراضات و مبارزات انقلابی در آنزمان بی آنکه دچار خود فریبی، سهل انگاری و دست پاچگی و دنباله روی از جریانات و جناحهای ارتجاعی درون حکومتی شویم با خونسردی و هشیاری و در عین حال با پیگیری و کار خستگی ناپذیر امر خودمان را تلاش برای سازماندهی و هژمونی جنبش کارگری قرار دادیم. ما بارها اعلام نمودیم انقلاب همه با هم و جبهه متحد خلق از نوع اکثریتی توده ای ها در سال 57 نداریم. ما به روشنی گفتیم هدف ما نابودی کار مزدی، امحای نظام سرمایه داری و برقراری فوری یک جمهوری سوسیالیستی در سایه یک انقلاب کارگری سازماندهی شده است. ما گفتیم با هر جریان اپوزیسيون بورژوازی متحد نخواهیم شد و زیر هر پرچم دیگری که بوی سازش از آن می آید نخواهیم رفت. ما گفتیم حزب انقلاب کارگری و سوسیالیسم فوری هستیم و هیچگونه سنخیتی، هیچگونه اشتراک منافع در اهداف و برنامه با باندهای مرتجع و جنایتکار رانده شده از بارگاه حکومت نداریم. ما گفتیم نقطه اتکا و مبدا حرکت ما و مقصد حرکت ما جنبش و رهایی طبقه کارگر است.
آری، گذشت زمان و سیر حقایق بهترین گواه است. حق با ما بود، ما درست گفتیم. حالا امروز باید از رهبری حزب اکس مسلم پرسید آن همه هیاهوی انقلاب انقلاب شما کجا رفت؟ چطور شد انقلاب شما متولد نشده دود شد و هوا رفت، چی شد و کجا رفت آن همه در شیپور دمیدن ها و بر طبل انقلاب انقلاب کوبیدن هایتان؟ باید پرسید و بحق باید از آقای حمید تقوایی و دوستانش پرسید شما که تا دیروز اعتراضات خیابانی مردم در سال 88 را انقلاب نام گذاری کرده بودی و در بحبوحه شور و اشتیاق این انقلاب توهم آمیز و خیالی حتی فرصت کشتی گرفتن با موسوی و کروبی را هم نداشتید٬ چطور شده، چه پیش آمده که امروز در منشور خودتان انقلاب را به جنبش سرنگونی تنزل داده اید و هشدار میدهید باید مواظب جناحهای حکومتی در میان جنبش سرنگونی هم بود؟؟ باید پرسید که فغان و ناله حکومت انسانی حکومت انسانی شما٬ که مطلقا هيچ پاسخى نگرفت٬ چه پیش آمده که در منشورتان بی آنکه نامی از حکومت انسانیتان بر زبان بیاورید اعلام میدارید برقراری جمهوری سوسیالیستی متضمن اجرا و دستیابی به منشور 8 ماده ای تان است؟
آیا قصد شما روشن سازی اذهان ماست، ما که از اول گفتیم این راه به ناکجا آباد است! پس چه هدفی را دنبال می کنید؟ لطفا قدری با خودتان رو راست باشید. این دیگر بر هر بیننده و شنونده ساده دلی هم روشن و واضح است که شما برای سرپوش نهادن به انحرافات و راست روی ها، برای فرار از بن بست های فکری و تشکیلاتی بناچار تن به انتشار این منشور داده اید. شما از یک طرف در مقابل حقایق غیر قابل انکار جامعه در تنگنا قرار گرفته اید و از طرف دیگر تحت فشار وسيع طیفی از اعضا و کادرهای مردد و ناراضی و مسئله دار حزبی که نسبت به سیاستهای راست و سازشکارانه تان تردید جدی دارند هستيد. امروز دیگر بر همه روشن است آن همه حلوا حلوا کردن و انقلاب انقلاب کردنهای شما چیزی غیر از یک ادعای غیر واقعی و پوپولیستی و حاشيه اى نبوده است. همه و حتی خودتان بخوبی میدانید بر سر قبری گریسته اید که مرده ای در آن نبوده است. دنباله رویتان از سبزهای جنایتکار و فاسد حکومتی و کمپینهای مشترکتان را با سلطنت طلبان شیر و خورشید نشان همگی بیاد داریم.
منشور چپ شما! و منشورهای راستی هم از نوع کورش مدرسی! قطعا از صفحه کاغذ فراتر نخواهند رفت. هر دو علیرغم ادعاها و تفاوتهای صوری ماهیت و جوهر اصلیشان راست است و از هیچگونه پشتوانه کارگری و کمونیستی و واقعی برخوردار نیستند. فراخوان من به همه کمونیستهای با صداقت، مبارز و سخت کوش این است: رفقا، تردید و مسامحه کاری جایز نیست، برای پیروزی انقلاب کارگری، برای سوسیالیسم فوری به حزب کمونيسم منصور حکمت، به حزب خودتان، به حزب اتحاد کمونیسم کارگری بپیوندید * .